سلام دردونه من.الهی من فدااااااااااااااات بشم که روزهای زندگیمو مث جواهر درخشان و ارزشی کردی.:دختر نازم این چندوقت حسابی سرمون شلوغ بود و مهمون داشتیمهم دایی حسین وخانومش از آمل اومدن پیشمون هم خاله جون فاطمه و مهدیه جون از همدان. روزهای عاااااالی گذروندیم و خیلی خوش گذشت با خاله فاطمه و مهدیه جون رفتیم واکسن شش ماهگیتو زدیم..الهی من فدات بشم که نم نم داری قد میکشی و خانوم میشی.چندباری بیرون و گشت و گذار و زیارت امام رضا(ع) رفتیم و بازار و کوهسنگی و....خلاصه خیلی خیلی خوب بود.بعد رفتن اونها پدربزرگ و مادربزرگت(پدرمادربابایی) اینها هم دوسه روزی اومدن پیشمون گل نازم .چند وقتی هم میشه که با همسایه واحد سوم مهدیه خانوم که یه گل دختر ناز به اسم یسناجون داره و یکسال و نیمه اس معاشرت ورفت و اومد میکنیم و تقریبا هرروز بعدازظهر پیش همیم و شمادوتا حسابی باهم بازی میکنین... از غذاخوردنت بگم که خیلی خداروهزاربارشکر خوبه فرنی و سوپ و غذاهایی که مجاز بود کامل میخوری به پیشنهاد مشاور تغذیه ات بجای کره از روغن زیتون بودار توی غذاهات استفاده میکنم که خوب میخوری و باعث میشه شکمت اذیت نشه.. قطره آهن هم ک دردانه زندگی ما...
ادامه مطلبما را در سایت دردانه زندگی ما دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6dordanemae بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 22:03